تولید ناخالص داخلی (GDP) چیست؟
تولید ناخالص داخلی (GDP) مجموع ارزش پولی یا بازاری همه کالاها و خدمات نهایی تولید شده در مرزهای یک کشور در یک دوره زمانی خاص است. و به عنوان معیاری گسترده از کل تولید داخلی، به عنوان یک کارت امتیازی جامع از سلامت اقتصادی یک کشور عمل می کند.
اگرچه تولید ناخالص داخلی معمولاً به صورت سالانه محاسبه می شود، گاهی اوقات به صورت فصلی نیز محاسبه می شود. به عنوان مثال، در ایالات متحده، دولت برآورد تولید ناخالص داخلی سالانه را برای هر سه ماهه مالی و همچنین برای سال تقویمی منتشر می کند. مجموعه دادههای فردی موجود در این گزارش به صورت واقعی ارائه شدهاند و بنابراین، خالص از تورم است.
محاسبه GDP یک کشور شامل تمام مصرف خصوصی و عمومی، هزینههای دولتی، سرمایهگذاریها، اضافهشده به موجودیهای خصوصی، هزینههای ساخت و ساز پرداختشده و تراز تجاری خارجی میشود. (صادرات به ارزش، افزوده و واردات کم می شود).
از میان تمام اجزایی که GDP یک کشور را تشکیل می دهند، تراز تجاری خارجی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
تولید ناخالص داخلی یک کشور زمانی افزایش می یابد که ارزش کل کالاها و خدماتی که تولیدکنندگان داخلی به کشورهای خارجی می فروشند از ارزش کل کالاها و خدمات خارجی که مصرف کنندگان داخلی خریداری می کنند، بیشتر شود. وقتی این وضعیت پیش می آید، می گویند کشوری مازاد تجاری دارد. (منبع)
اگر وضعیت معکوس اتفاق بیفتد یعنی اگر مقداری که مصرف کنندگان داخلی برای محصولات خارجی خرج می کنند از مجموع آنچه تولیدکنندگان داخلی می توانند به مصرف کنندگان خارجی بفروشند بیشتر باشد کسری تجاری نامیده می شود. در این شرایط، تولید ناخالص داخلی یک کشور تمایل به کاهش دارد.
تولید ناخالص داخلی را می توان بر مبنای اسمی یا واقعی محاسبه کرد که دومی تورم را محاسبه می کند. به طور کلی، تولید ناخالص داخلی واقعی روش بهتری برای بیان عملکرد بلندمدت اقتصاد ملی است زیرا از دلار ثابت استفاده می کند.
به عنوان مثال، فرض کنید کشوری فرضی وجود دارد که در سال 2012 تولید ناخالص داخلی اسمی آن 100 میلیارد دلار بود. تا سال 2022، تولید ناخالص داخلی اسمی این کشور به 150 میلیارد دلار افزایش یافت.
در همین بازه زمانی، قیمت ها نیز 100 درصد افزایش یافت. در این مثال، اگر شما صرفاً به تولید ناخالص داخلی اسمی نگاه کنید، به نظر می رسد که اقتصاد عملکرد خوبی دارد.
با این حال، GDP واقعی (بیان شده به دلار 2012) تنها 75 میلیارد دلار خواهد بود، که نشان می دهد، در واقع، کاهش کلی در عملکرد واقعی اقتصادی رخ داده است.
نحوه استفاده از داده های تولید ناخالص داخلی
بیشتر کشورها داده های GDP را هر ماه و سه ماهه منتشر می کنند.
در ایالات متحده، دفتر تجزیه و تحلیل اقتصادی (BEA) پیش فروش تولید ناخالص داخلی سه ماهه را چهار هفته پس از پایان سه ماهه منتشر می کند.
نسخههای BEA جامع هستند و حاوی جزئیات فراوانی هستند که به اقتصاددانان و سرمایهگذاران این امکان را میدهد تا اطلاعات و بینشهایی در مورد جنبههای مختلف اقتصاد به دست آورند.
تأثیر GDP به طور کلی محدود است، زیرا «عقبنگر» است و زمان قابلتوجهی بین انتشار دادههای پایان سهماهه و تولید ناخالص داخلی سپری شده است. با این حال، داده های تولید ناخالص داخلی می تواند بر بازارها تأثیر بگذارد اگر اعداد واقعی به طور قابل توجهی با انتظارات متفاوت باشد.
از آنجایی که GDP نشانه مستقیمی از سلامت و رشد اقتصاد است، کسب و کارها می توانند از GDP به عنوان راهنمای استراتژی تجاری خود استفاده کنند.
نهادهای دولتی، مانند فدرال رزرو در ایالات متحده، از نرخ رشد و سایر آمارهای GDP به عنوان بخشی از فرآیند تصمیم گیری خود برای تعیین نوع سیاست های پولی استفاده می کنند.
اگر نرخ رشد کند شود، آنها ممکن است یک سیاست پولی انبساطی را برای تقویت اقتصاد اجرا کنند. اگر نرخ رشد قوی باشد، ممکن است از سیاست پولی برای کاهش سرعت کار استفاده کنند تا سعی کنند تورم را از بین ببرند.
تولید ناخالص داخلی واقعی شاخصی است که بیش از همه در مورد سلامت اقتصاد می گوید.
به طور گسترده توسط اقتصاددانان، تحلیلگران، سرمایه گذاران و سیاست گذاران دنبال و مورد بحث قرار می گیرد. انتشار پیش از آخرین داده ها تقریباً همیشه بازارها را به حرکت در می آورد، اگرچه همانطور که در بالا ذکر شد این تأثیر می تواند محدود باشد.
آیا تولید ناخالص داخلی بالا خوب است؟
اکثر مردم تولید ناخالص داخلی بالاتر را چیز خوبی می دانند زیرا با فرصت های اقتصادی بیشتر و استاندارد بهبود یافته رفاه مادی همراه است.
با این حال، ممکن است یک کشور GDP بالایی داشته باشد و همچنان مکانی غیرجذاب برای زندگی باشد، بنابراین مهم است که اندازه گیری های دیگر را نیز در نظر بگیریم. برای مثال، یک کشور می تواند GDP بالا و تولید ناخالص داخلی سرانه پایین داشته باشد، که نشان می دهد ثروت قابل توجهی وجود دارد اما در دست افراد بسیار کمی متمرکز است.
یکی از راههای پرداختن به این موضوع، نگاه کردن به تولید ناخالص داخلی در کنار معیار دیگری از توسعه اقتصادی، مانند شاخص توسعه انسانی (HDI) است.
تولید ناخالص داخلی به سیاست گذاران و بانک های مرکزی این امکان را می دهد تا قضاوت کنند که آیا اقتصاد در حال انقباض یا انبساط است، آیا به تقویت یا مهار نیاز دارد و آیا تهدیدی مانند رکود یا تورم در افق ظاهر می شود. مانند هر معیار دیگری، GDP دارای نقص های خود است.
در دهههای اخیر، دولتها در تلاش برای افزایش دقت و ویژگی GDP ، تغییرات متفاوتی را ایجاد کردهاند.
ابزارهای محاسبه تولید ناخالص داخلی نیز از زمان شکل گیری آن به طور پیوسته تکامل یافته است تا با اندازه گیری های در حال تحول فعالیت صنعت و تولید و مصرف اشکال جدید و نوظهور دارایی های نامشهود، همگام شود. (مطالعه ی منبع به زبان انگلیسی)
امتیاز 4.30 از 23 رای
[…] که شرکت هایی که نقش بیشتری در تولید ناخالص داخلی یا GDP دارند، اهمیت بیشتری در شاخص مدیران خرید خواهند […]
[…] 70٪ از کل تولید اقتصادی یک کشور را تشکیل می دهد. جزء دیگر تولید ناخالص داخلی (GDP)، مخارج تجاری، مخارج دولتی و صادرات خالص […]
[…] افزایش هزینه های مصرف کننده می شود که تقریباً 70 درصد از تولید ناخالص داخلی ایالات متحده […]
عالی بود
ممنون از مطالب خوب شما
🎁🎆🌱
🌼😎🎁